-نمی دانم این دنیا را برای که ساخته اند!
+ منم نمی دونم. توی این دنیا نمیشه کاری کرد. نمیشه تو آسمون شب با ستاره ها بازی کرد. نمیشه روی ماه دراز کشید و تا ابد به آسمون خیره شد.
نمیشه آدم برفیتو با جادو همیشه زنده نگه داری
نمیشه همراه با شفق قطبی پرواز کرد...
نمیشه هر وقت دلت خواست برف بیاد...
- نمی دانم این دنیا را برای که ساخته اند!
+می دونی بجاش توی این دنیا میشه بارها و بارها خورد زمین و شکست
و بارها و بارها شکسته هاتو جمع کنیو محکم بایستی
میشه وقتی پاییز میاد بی دلیل تو کوچه ها بغضت بگیره و تمام تلاشتو بکنی که یوقت گریه نکنی
و حتی عجیب تر، میتونی در این دنیا تظاهر کنی، به همه چیز...
- نمی دانم این دنیا را برای که ساخته اند!
+راستش در این دنیا همه ی چیز های قشنگ را از دور می تونی داشته باشی
جسممون رو نمی دونم ولی می دونم روحمون متعلق به این دنیا نیست
اگه بود اینجوری پیر و شکسته و تکه تکه نمیشد
اینجوری با هر سال بزرگ تر شدن بخشیش نمی مرد
نمی دونم این دنیا رو چرا و برای کی ساختن!
ولی می دونی؟! حس می کنم کسی که این دنیا رو ساخته دنبال یک جواب بوده...
- ...