چرخیدن و چرخیدن و چرخیدن و دوباره بازگشت به همان نقطه ی آغاز
اما اینبار بدون پشیمانی از آنچه که اتفاق افتاده است
و حالا من در 21سالگی به این باور رسیده ام که زندگی هر آدمی اتوبانیست که دیگران فقط از آن می گذرند!
بعضی با سرعتی آهسته...
بعضی با سرعتی در حد معمول
و عده ای با سرعت هرچه تمام تر...
اما گاهی...
فقط گاهی، عده ای بر حسب تصادف مدت زمان بیشتری را ماندگار میشوند...
آمدن هر انسانی درد دارد،
درد باور و اعتماد کردن....
رفتنش هم درد دارد،
درد انداختن پارچه ای سفید بر روی هر آنچه اتفاق افتاد...
درد دارد!
این زندگی درد دارد...
هرچقدر هم آدم برفی وارانه به آب شدن آخرین توده ی برف خیره شوی و بدانی که دیر یا زود خودت هم نابود میشوی...
"محدثه م"
ﺁﻝ ﭘﺎﭼﯿﻨﻮ : ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﯼ ؟
ﺩﻧﯿﺮﻭ : 20 ﺳﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ ، 30 ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﻡ
ﺁﻝ ﭘﺎﭼﯿﻨﻮ : ﺣﺎﻻ ﭼﯽ ؟
ﺩﻧﯿﺮﻭ : 30 ﺳﺎﻟﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ 30 ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻓکر ﻣﯿﮑﻨﻢ ...
گاهی اگر بخواهی میتوانی معجزه کنی!!!
کافیست که بخواهی،
از آن انتهایی ترین بخش وجودت.
همان جایی که همیشه شعله ای از امید روشن است حتی اگر غرق سیاهی مطلق باشی
از آنجا که اگر چشمش کنی و به دنیا بنگری هیچ لکه ی سیاهی را نخواهی دید
از آنجا که ساده میبیند...
ساده خوش میشود...
ساده میخندد...
ساده...!!!
کافیست به اینکه هست، به اینکه میتواند... باور داشته باشی...
آنوقت خیلی اتفاقات میافتد!!!
ساختن دلخوشی های کوچک آسان نیست
به همان اندازه که سخت بدست می آیند آسان نیز محو میشوند...
باز هم اینجا!
همیشه به این نقطه ختم میشوم به جایی که میتوانم بدون هراس بنویسم
بدور از چشم های پر سوال انسان ها
اینجا میتوانم سیندرلایی باشم که منتظر شاهزاده ی محبوبش است
اینجا میتوانم همچو گیسو کمند در پشت پنجره ی بلندترین برج در دورترین نقطه به انتظار دیدن ستاره هایی باشم که درست در روز تولدم آسمان شب را زینت میبخشند
اینجا میشود زیبای خفته بود...
یا میتوان همانند ملکه ی برفی سرد و بی روح بود
یا همچون آدم برفی در رویای تابستان زندگی کرد
میشود بدون فرشته ی مهربان ثانیه ها را دروغ گفت و مضحکه ی روباه مکار و گربه نره شد.
حتی اینجا هم با ده لایه نقاب میتوان خوب بود!
بد بود!
ساده بود!
یا مکار...
تنها بسته به این دارد که چه چیز درونت را قلقک میدهد.
و بازهم مثل همیشه همه چیز برمیگردد بخودت...
میبینی؟!
هرچقد ببافی،بتابی، بپیچی... بازهم عامل تمام اتفاقات خودت هستی...
"محدثه م"
+و درنهایت موسیقی تمام عمر من...
عاشق زنی مشو که سخت، سرزنده،هشیار و جسور است. هرگز نشود که عاشق چنین زنی شوی، چرا که وقتی عاشق چنین زنی شوی، که با تو بماند یا نه، که عاشقت باشد یا نه ، بازگشت از اینگونه زن ممکن نیست.
+ دوست داشتن چیست؟!
یه سوالی که همیشه ذهنمو مشغول کرده این بوده
خیلی برام جالبه که بدونم از دید هرکس دوست داشتن چی تعریف میشه
حالا این حس میخواد به شخصی باشه یا به شی
تو برخوردم با آدم ها تعریف های مختلفی از دوست داشتن دیدم
اما یکیش معنی واقعی بودن داشت و داره و فوق العاده زیباست
دوست دارم تو این پستم هرکسی که نظر میده تعریفشو از دوست داشتن بدون هیچ سانسوری بگه
عقاید هرکس برای خودش با ارزشه و به همین دلیل برای من هم با ارزشه
+ خودم در نهایت تعریفمو از دوست داشتن میگم!!
+weep not for the roads untraveled/Linkin Park
و حالا من در گذر دو دهه از زندگی ام میدانم چه چیز در دنیا بدتر است!